به گزارش یزدفردا: کتابهای «از دریاکنار تا اروندرود» خاطرات رزمنده جانباز سید علی شعاع هاشمی خمامی و «آخرین روز تابستان» خاطرات رزمنده جانباز حسن حسننیا به قلم فرحناز فروغیان از سوی انتشارات سپاه قدس گیلان در دسترس علاقهمندان به مطالعه زندگی رزمندگان قرار گرفته است.
فروغیان کتاب «از دریاکنار تا اروند کنار» را داستان زندگی رزمندهای از خطۀ شمال کشور خواند و هدف از نوشتن و چاپ کتابهای شهدا و رزمندگان را زنده نگه داشتن یاد و خاطرات آنان دانست و گفت: رسالت آحاد مملکت این است که راه کسانیکه برای حفظ امنیت ملی از جان و مال خود در راه انقلاب گذشتند را ادامه دهند.
او در توصیف سید علی شعاع هاشمی خمامی گفت: او ایمان راسخ و مبارزه طلبی را از جدش به ارث برده. آقا سید و خانوادهاش از زمان میرزا کوچک خان جنگلی و مبارزه با روسها تا امروز برای دفاع و سر بلندی ایران عزیزمان تلاشهای ستودنی انجام دادهاند.
در بخشی از این کتاب آمده است: مدتی از خط نگهداری گذشت، با گروهان و دستهها انس گرفته بودیم، هر کدام از نیروهای بسیجی حال و هوای خاصی داشتن، من به آنها حسادت میکردم؛ اما آنها از من التماس دعا داشتند.با خودم گفتم: خدایا من کجا و این بچهها کجا؟! چه دل پاکی دارند. هر کدام فرشتهای بودند روی زمین. انگار که در این دنیا نبودند و در عالم دیگری سیر میکردند. یک روز غروب برادر شجرات به همراه چند نفر از بچههای شناسایی و تخریبچی به خط آمدند و از رودخانه عبور کردند. این کار را چند شب انجام دادند. یکی از همان شبها فرماندهان و دسته گروهانها را جمع کرد و از روی نقشه، دیدگاه دشمن را روی خط توضیح داد. حدس میزدم عملیات نزدیک است. اواخر فروردین ماه سال هزارو سیصد و شصت و یک بود. بالاخره زمان موعود فرارسید. از خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدم. بعد از گذشت چند ماه چشمانتظاری به آرزویم میرسیدم. یک روز غروب بعد از نماز مغرب و عشا دستور رسید که کلیهی بیسیمها را خاموش کنیم.
این کتاب در ۲۷۲ صفحه به چاپ رسیده است.
فرحناز فروغیان همچنین خاطرات رزمنده و جانباز دفاع مقدس حاج حسن حسن نیا را در کتابی با نام «آخرین روز تابستان» در ۲۷۸ صفحه به رشته تحریر درآوردهاست.
آنچه در این کتاب آمده؛ سرگذشت رزمندهای است که هم در دوران جنگ تحمیلی در جبهههای نبرد حق علیه باطل حضور داشته و هم در سوریه، مدافع حرم بوده است.
در بخشی از این کتاب آمده: زمستان سال ۱۳۵۸ بود که به همراه گروهی از نیروهای انقلابی شهرستان رودسر به دیدار امام خمینی به قم رفتیم، محل دیدارمان یک اتاق دوازده متری ساده بود، من و همراهان منتظر ماندیم، پس از ده دقیقه امام آرام وارد شدند. همه دست ایشان را بوسیدیم، من که نزدیک بودم محو تماشای چهره نورانی ایشان شدم، کنترلم را از دست دادم و بدون معطلی گردن امام را بوسیدم، حس عجیبی داشتم، ایشان نشستند و کمی بعد به ایراد سخنرانی پرداختند و گفتند: ما تا جوانانی چون شما داریم، آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.
از فروغیان کتابهای دیگری مانند از شوش تا هامبورگ، دیده بان همیشه بیدار، آموزش خاطره نویسی، آنسوی تپه ماهورها، فاتح گمنام بدر، آبروی هردو جهانم حسن، چهل سال دلدادگی و ویراستاری کتابهایی از جمله یک قندان خاطره، از حجله تا معراج و ققنوس خیبر چاپ شده است.
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
شنبه 24,مه,2025